معنی از ظروف اشپزخانه
حل جدول
سینی, تاوه, دیگ, آبکش, چینی, ماهی تابه
فارسی به عربی
سفینه، فن الطبخ، مطبخ
ظروف
ادات
لوازم اشپزخانه
ادات
اشپزخانه کوچک
مطبخ صغیر
ظروف مفرغی
بیوتر
ظروف سفالین
فخاریات
فارسی به آلمانی
Küche (f)
لغت نامه دهخدا
ظروف. [ظُ] (ع اِ) ج ِ ظَرف: و چندان نثارها و هدیه ها و ظروف و ستور آورده بودند که از حد و اندازه بگذشت. (تاریخ بیهقی).|| (ص، اِ) ج ِ ظریف. رجوع به ظریف شود.
ظروف مرتبطه
ظروف مرتبطه. [ظُ ف ِ م ُ ت َ ب ِ طَ / طِ] (ترکیب وصفی، اِمرکب) ظروفی که از قسمت تحتانی به توسط مجرائی به یکدیگر متصل باشند به نحوی که چون در یکی مایعی ریزند به دیگر ظروف درآید و با وجود اختلاف شکل آنان در همگی به یک سطح قرار گیرد.
فرهنگ عمید
ظرف
* ظروف مرتبطه: (فیزیک) ظروفی که توسط مجرایی به همدیگر متصل باشند بهطوریکه هرگاه در یکی از آنها مایعی بریزند به ظرفهای دیگر هم داخل شود و در همۀ آنها به یک سطح افقی قرار گیرد،
ظریف
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع ظرف
معادل ابجد
2160